با نگاهی به آیات مربوط به رضاع و حضانت و نیز احکام فقهی پیرامون این دو نهاد فقهی حقوقی، متوجه می شویم که نیاز کودک به حمایتهای، عاطفی- قانونی کاملاً مورد توجه قرآن کریم و فقه برآمده از آن، قرار گرفته است. این نگاه سبب می شود که ضعف و وضعیت خاص کودکان، تاثیر نامطلوبی در بهداشت رفتار حال و آینده آنها نداشته باشد. زیرا بدیهی است سالم سازی رفتاری اجتماعی کودکان، ریشه در نوع قوانینی است که در جهت حمایت از آنها وضع شده است. از این رو در فقه و منابع دینی رفتار والدین با کودک از بدو تولد مورد توجه و قانونگذاری واقع شده است. این قوانین که در بخش حضانت و رضاع در کتب فقهی و در دو ساحت الزام آور (وجوب و حرمت) و مطلوب (استحباب و کراهت) بیان شده است، می تواند الگوی مناسبی برای قانونگذاری شود. برخی از آثار احکام الزام آور و مطلوب فقهی که بر بهداشت رفتار اجتماعی کودکان، تاثیر مطلوب دارد، در این نوشتار مورد بررسی واقع شده است. با توجه به آثار موضوع حضانت و رضاع در بهداشت رفتاری کودک و همچنین با عنایت به ادله قرآنی این مبحث، به نظر میرسد که حضانت تنها یک حق نیست، بلکه تکلیفی بر عهده خانواده و مخصوصا مادر می باشد.